خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: مسئله ارائه آموزشهای جنسی در ایران ابتدا در مدارس و از طریق اجرای سند ۲۰۳۰ آغاز شد. همان سندی که دولتمردان جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۵، زمانی که برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل راهی نیویورک شده بودند، با پذیرش ضمن حق تحفظ آن، متعهد به اجرای سیاستها و مواد آن در کشور شدند. این طرح در ۲۰ مدرسه شهر اراک به صورت آزمایشی به اجرا گذاشته شد و در نهایت با نگرانی والدین و واکنش نهادهای ذیربط، به واسطه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ظاهراً کنار گذاشته شد.
اما سند ۲۰۳۰ آغازگر رسمی شدن این آموزشها نبوده و سابقا نیز در متن کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی متعددی لزوم اجرای آموزش جنسی قید شده است. به عنوان مثال پس از برگزاری کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه در قاهره ۱۹۹۴، بر این نکته تأکید شد که جهت کارآمد شدن هر چه بیشتر آموزشهای مربوط به مسائل بهداشت باروری، این آموزشها باید در دورههای قبل از دبستان شروع شده و در تمام سطوح آموزشهای رسمی و غیررسمی ادامه یابد و باید حقوق و مسئولیتهای والدین و نیازهای کودکان و جوانان نیز لحاظ شود. همچنین در ماده ۹۵ سند کنفرانس جهانی زن در پکن ۱۹۹۵ آمده است؛ دولت و اجتماع باید به ویژه به رفع نیازهای ماده خدماتی و آموزشی نوجوانان توجه کامل مبذول دارند تا نوجوانان بتوانند به گونهای مثبت و مسئولانه به جنسیت خود بپردازند.
برخی مصوبات کنفرانس حقوق و سلامت جنسی و باروری ۲۰۱۳ نیز شامل مواردی نظیر برخورداری کامل از حقوق مربوط به سلامت جنسی و باروری و نیز حق دست یابی به کلیه خدمات مورد نیاز در این زمینه و نیز حق دسترسی به کلیه اطلاعات و نیز برخورداری از آموزشهای لازم در این زمینه جهت تحقق مشارکت کامل نوجوانان و جوانان در امور جنسی و باروری، اجرای برنامه آموزش جنسی نوجوانان و جوانان، تضمین دستیابی نوجوانان و جوانان به سقط جنین قانونی و ایمن است.
موارد ذکر شده تنها بخشی از معاهداتی است که خواستار پیاده سازی آموزشهای جنسی در کشورهای شرکت کننده بوده و گفتنی است که نمایندگانی از جمهوری اسلامی ایران نیز در این نشستها شرکت کردهاند. آنچه که اکنون حائز اهمیت است این است که باوجود مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر لغو اجرای سند ۲۰۳۰ هنوز هم ارائه آموزشهای جنسی متوقف نشده و صرفاً در قالبی جدید توسط انجمنهای غیر دولتی در حال اجراست.
نقش انجمنهای غیردولتی در اجرای سیاستهای کشورهای غربی بهویژه سند ۲۰۳۰
پس از آنکه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مانع پیاده سازی رسمی ارائه آموزشهای جنسی از طریق مدارس در کشور شد، دستاندرکاران بینالمللی و جریانات همسوی با آنها در داخل کشور رویکرد خود را تغییر داده و با حمایت و پشتیبانی از انجمنهای غیر دولتی فعال در ایران سعی در ادامه ارائه این آموزشها در قالبی جدید در کشور دارند. چراکه از یک طرف پاسخگویی و نظارت بر انجمنها به مراتب کمتر از نهادهای رسمی است و به این واسطه امکان گسترش ارائه این آموزشها بدون پاسخ گویی و نظارت نهادهای ذیربط فراهم میشود و از طرف دیگر امکان ارتباط گیری و حمایت مستقیم نهادهای بینالمللی را فراهم میکند.
گفتنی است که مطابق دکترین امنیت ملی آمریکا که توسط مرکز عملیات مشترک نظامی و غیر نظامی این کشور در پنتاگون تدوین شده است، برنامههایی که کلیه آژانسهای سازمان ملل (un) در سطح جهان در کشورهای دیگر پیاده میکنند بخشی از عملیات دفاعی و نظامی ارتش آمریکا است. همچنین انجمنهای غیر دولتی در سایر کشورهای جهان نیز بازویی جهت پیاده سازی اهداف آمریکا تلقی میشوند.
فدراسیون بینالمللی تنظیم خانواده (IPPF) و نماینده رسمی آن در ایران
فدراسیون IPPF یا "International Planned Parenthood Federation" یک فدراسیون بینالمللی است که در سال ۱۹۵۲ میلادی توسط ۸ زن از کشورهای مختلف جهان تأسیس شد و با گسترش فعالیتهایش توانست در سرار دنیا دفاتر منطقهای تأسیس کند و سیاستها و اهداف خود را در کشورهای مختلف پیش بگیرد. هدف اصلی این فدراسیون؛ تنظیم خانواده یا همان کاهش فرزندآوری و کنترل جمعیت است و در این راستا، تحت عنوان بهداشت باروری و پیشگیری از ایدز، فعالیتهای متنوعی را انجام میدهد که یکی از اصلیترین آنها ارائه آموزشهای جنسی به کودکان و نوجوانان است. همچنین گفتنی است که این فدراسیون، آزاد شدن سقط جنین و همجنس بازی را به رسمیت شناخته و حمایت از همجنس بازان را جزو اهداف خود میداند.
فدراسیون مذکور از سال ۱۳۷۳ در ایران دارای نماینده رسمی تحت عنوان انجمن سلامت خانواده ایران است. این انجمن، انجمنی غیردولتی، غیرانتفاعی، غیرسیاسی و داوطلبانه است که در سال ۱۳۷۳، تأسیس شد. بیانیه مأموریت این انجمن ظاهراً ارتقا سطح سلامت و آگاهی و دستیابی به سلامت و بهداشت باروری و جنسی است. هیئت مؤسس انجمن در ابتدای تأسیس این نهاد، توانست پس از تلاشهای فراوان، عضویت رسمی فدراسیون IPPF را کسب کند که این عضویت، هر ۵ سال پس از بررسی از نظر رعایت استانداردهای بینالمللی مورد نظر IPPF تمدید میشود. گفتنی است که عضویت در فدراسیون بینالمللی تنظیم خانواده به معنی پذیرش سیاستهای اتخاذ شده و حرکت در مسیر پیادهسازی اهداف آن در کشورهای عضو است.
این انجمن در سال ۲۰۰۹ موفق شد مقام مشورتی ویژه در حیطه سلامت از شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد UN ECOSOC را کسب کند که از آن تاریخ تاکنون این مقام را حفظ کرده است. اما آنچه درباره این انجمن اهمیت دارد این است که آموزش جنسی را دقیقاً مطابق با همان محتوای سند ۲۰۳۰ که توسط یونسکو تدوین شده است (سند آموزش جامع جنسی cse) در ایران پیاده میکند.
به طوری که مطابق گزارشهای خود انجمن تنها در سال ۲۰۱۸ به هزار و پانصد دانش آموز، آموزشهای جامع جنسی را ارائه دادهاند.
نظر برخی کارشناسان و مراجع بینالمللی درباره آموزشهای جنسی غربی
در مقاله شارون اسلاتر مدیرعامل مؤسسه بینالمللی دیدهبان خانواده و عضو انجمن حقوق خانواده سازمان ملل متحد در نقد سند ۲۰۳۰ آمده است: «آموزش جامع جنسیتی (comprehensive sexuality education) یکی از بزرگترین تعدیها به سلامتی و معصومیت کودکان است. این بدان دلیل است که آموزش جامع جنسی (CSE) برخلاف آموزههای سنتی که رفتار جنسی نرمال و سالم را میآموزد، از مطالب صریح و بیپرده برای ترویج رفتارهای جنسی پر خطر و بیقاعده به کودکان بهره میبرد. برنامههای (CSE) تمرکز وسواس گونهای دارند که به کودکان بیاموزند چگونه از هر راهی به لذت جنسی برسند. غایت نهایی آموزش جامع جنسی تغییر هنجارهای جنسی و جنسیتی جامعه است.»
در بخش دیگری از مقاله وی آمده است: «سازمان بهداشت جهانی WHO در استانداردهای آموزش جنسی توصیه میکند که کودکان از نوزادی تا ۴ سال راجع به خودارضایی، ۴- ۶ سالگی در مورد هنجارهای مختلف در رابطه با جنسیت، سنین ۶-۹ سالگی در مورد روشهای مختلف پیشگیری از بارداری و عشق به افراد همجنس مطالبی را فراگیرند و در سنین ۹-۱۲ حقوق جنسی تعریف شده توسط فدراسیون بینالمللی تنظیم خانواده (IPPF) و برای سنین ۱۲-۱۵ سال محتوای گرایش جنسی و هویت جنسیتی و برای سنین ۱۵ سال و بالاتر نگاه انتقادی به هنجارهای مختلف فرهنگی_ مذهبی و پذیرفتن و جشن گرفتن اختلافات جنسی آموزش داده شود.»
همچنین میشل کرتلا مدیر کالج اطفال آمریکا در این باره میگوید: من به عنوان مدیر کالج اطفال آمریکا به ۴ دلیل نگران آموزشهای جامع جنسی به کودکان هستم: ۱- این آموزشها کودکان را به سمت مسائل جنسی میکشاند ۲- سلامت کودکان را تهدید میکند ۳- یک ایدئولوژی خطرناک هویت جنسی را ترویج میکند ۴- رابطه کودکان و والدین را تخریب و حقوق والدین را نقض میکند.
اما آنچه که از نتیجه و هدف اصلی این آموزشها پرده برمیدارد، اظهار نظر ویلیام گاردنر در کتاب جنگ علیه خانواده است که میگوید: آموزش جنسی به واقع باید نوعی آموزش ارزشها تلقی شود زیرا مطمئناً قویترین سلاح قابل تصور برای حمله به ازدواج، خانواده و جامعه است.
نظر شما